سوار بر بال خاطره ها....
آرام اما با طنین تلنگوری از خود بپرس...
از کجا حرکت کرده و به کجا رسیده ای ؟ آیا ذره ای به پیش رفته ای ؟ یا اینکه تنها قدم را بر داشته و بار دیگر به همان جا گذاشته ای؟
سو سوی چند شعله در وجودت باقی مانده؟ گرمای چند شعله را خاموش کرده و به بهایش چند شعله دیگر افروخته ای ؟ آیا ارزشش را داشت؟
آیا بغض گلویی را در عمق چشمانی دیده و از فشار آن بغض اشک از چشمان تو لغزیده است؟
آیا توانسته ای صدای آهی را بشنوی و لحظه ای بایستی ونمه ای بی قرار شوی ... ؟
آیا نظر به غفلت ها توانسته ای انداختن؟
تا به کی سخن گفتن با زبان؟، کوشیده ای از نگاه پلی بسازی از جنس پیوند دل؟؟ هیچ می دانی نگاه پاک هرگز دروغ نمی گوید؟
و شیشه دلت آری، شیشه دلت را چندین بار از غبار کینه و نفرت پاک کرده ای؟
آیا این قدرت را داشته ای؟ آیا آنقدر شفاف هست و با اشک صیقل خورده که ... ؟؟
رسیدن به آرزوها....
اگر کسی به تمام آرزوهایش برسد خودکشی می‌کند. (فکر می‌کنید دلیلی برای زنده ماندن داشته باشد؟) پس خوشحال باشیم که آرزوهای برآورده نشده داریم و به امید رسیدن به آنها زندگی می‌کنیم
باید شکر گزار باشیم که خداوند هر انچه را که از او می طلبیم ، به ما نمی دهد
بهار
تلخی سکوت , شیرین تر از حلوای غیبت است.
طلوع خورشید ، صبح به خیر گفتن آسمان است.
سیاه نقطه عطف رنگهاست
دوست اینترنتی یعنی نشستن در انتظار غبار بی سوار
٫٫بنفش،، تفاهم قرمزته و آبیته می باشد.
سایه همیشه مرهون حضور نور است
همه راضی به سوختن خورشیدند.
اعتصاب ابرها یعنی خشکسالی در راه است
تنها دیدنی با چشم بسته خواب است
عشق نوار قلب احساس است.
عشق اسم شب تمام دلهاست.
بعضی اوقات حادثه در لباس خنده می آید،هشدار!
جغدهایی که در روز متولد می شوند بازهم شبگرد هستند
ودر آخر.....
«بهار لبخند فصل هاست»