چه میشه گفت؟!

یه بنده خدایی بعد از ۵ سال از ازدواجشون،می گفت نمی خوایم بچه دار بشیم چون فلانی که بچه داره روزی ۵۰هزار تومان فقط واسه سفارشات کودک دلبندش هزینه می کند.(ماهی ۱۵۰۰۰۰۰تومان!!!) الباقی بماند!
 این خانوم گرامی شوهرش ماهی ۳۰۰ هزار تومن حقوقشه و اون یکی شخصیت محترم که فرزندشان روی چشمشان است، یک تاجر می باشند که هر ساله خانه هایی با مبالغ بالا(البته از نظر من ها!) رهن می نمایند.همین پارسال خونه ۷۰ میلیونی رهن کرده بود و امسالیش رو نمی دونم.آخه هر سال در خانه ای جدید زندگی می نمایند!!!

خب طرز تفکر جالبیه!! اما خدا کنه اونایی هم که تو حلبی آباد می خوابند و در سنین پایین هم ازدواج می کنند و الی ماشاءالله فرزند دارند،اما نان آنها را ندارند؛ کمی با این طرز تفکر آشنا شوند!

حتما این رو هم خوندین:اعتراض به دخترربایی در مجلس!
نماینده بروجرد در مجلس هفتم دیروز به اقدام محافظین یکى از نمایندگان مجلس که با خودروى این نماینده سعى در دخترربایى داشت، اعتراض کرد.
به گزارش ایلنا، «سیدمحسن یحیوى» دیروز طى تذکرى آئین نامه اى که به صورت مستقیم از رادیو پخش شد، به تشریح این ماجرا پرداخت و گفت: در روزنامه ها نوشته اند که محافظ نماینده اى بى شرمانه، گستاخانه و جسورانه جلوى دختر دانشجوى محجبه اى را گرفته و وقتى دختر از سوار شدن ماشین آنان امتناع کرده و سوار تاکسى شده است، جلوى تاکسى را مى گیرد و با ارائه کارت شناسایى و با زور اسلحه این کار را انجام مى دهد.
حدادعادل نیز در جایگاه ریاست مجلس گفت: این مسئله ضرورت توجه نمایندگان به اطرافیان آنها را گوشزد مى کند.

نتیجه ای که حداد گرفته از همه قشنگتر و جذابتره!

قشنگ کوچک

گفت : کسی دوستم ندارد. میدانی چقدر سخت است این که کسی دوستت نداشته باشد؟ تو برای دوست داشتن بود که جهان را ساختی. حتی تو هم بدون دوست داشتن... !

خدا هیچ نگفت.

گفت : به پاهایم نگاه کن! ببین چقدر چندش آور است. چشم ها را آزار می دهم. دنیا را کثیف می کنم. آدم هایت از من میترسند. مرا میکشند برای اینکه زشتم. زشتی جرم من است.

خدا هیچ نگفت.

گفت : این دنیا فقط مال قشنگ هاست.مال گل ها و پروانه ها‚مال قاصدک ها‚ مال من نیست.

خدا گفت : چرا مال تو هم هست.

دوست داشتن یک گل‚ دوست داشتن یک پروانه یا قاصدک کار چندان سختی نیست. اما دوست داشتن یک سوسک‚ دوست داشتن تو کاری دشوار است.

دوست داشتن کاری است آموختنی؛ و همه رنج آموختن را نمی برند.

ببخش کسی را که تو را دوست ندارد.زیرا که هنوز مؤمن نیست. زیرا که هنوز دوست داشتن را نیاموخته. او ابتدای راه است.

مؤمن دوست دارد. همه را دوست دارد.زیرا همه از من است. و من زیبایم. من زیبائیم‚ چشم های مؤمن جز زیبا نمیبینند. زشتی در چشم هاست. در این دایره هرچه که هست‚نیکوست. آن که بین آفریده های من خط کشید‚ شیطان بود. شیطان مسئول فاصله هاست.

حالا قشنگ کوچکم! نزدیکتر بیا و غمگین نباش.

قشنگ کوچک حرفی نزد و دیگر هیچگاه نیندیشید که نازیباست.

                                                                          نویسنده :عرفان نظر آهاری ؛ چلچراغ