بحث۲

امروز به وبلاگ مهران  که سر زدم ، دیدم از دردهای مشترک سخن گفته شده.در رابطه با مشکلات اجتماعی ما ایرانیان.تقریبا همون چیزایی که من می خواستم در رابطه باهاشون بحث کنیم.
اینکه خیلی از ماها به محض اینکه مورد احترام قرار بگیریم خودمان را گم می کنیم .
اینکه نوآوری ها را به مُدی مسخره تبدیل می کنیم!
اینکه ثابت کرده ایم که همیشه باید بالای سرمان زور باشد
اینکه احساسی عمل می کنیم 
اینکه هر جه بیشتر به جلو حرکت می کنیم ، از فرهنگ اصیل خود دورتر می شویم.

به نظر من منشا همه مشکلات ما احساسی بودن ماست
شما فکر می کنین چطور میشه اینطور نبود؟آیا امکان تصحیح تمام اینها وجود دارد؟آیا امکان رسیدن به جامعه آرمانی وجود دارد؟آیا میشود طوری زندگی کرد که بسیاری از قوانین دست و پاگیر کنار بروند؟آیا می توان عقلی عمل کرد و اینقدر احساسی نبود؟
نظرات 25 + ارسال نظر
گلی جون شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:52 ق.ظ http://girl.blogsky.com

خواستن توانستن است.

مینا شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:52 ق.ظ http://mina123.blogsky.com

سارا جان سلام
خوبید؟
ممنونم که سر زدید...
وب بلاگ خیلی خوبی دارید و موضاعات خوبی را برا بحث انتخاب میکنید...
در مورد موضوغ مورد بحث جونم براتون بگه که آدمی وقتی چیزی و نداره برای داشتنش حرص میزنه به هیچ چیز و هچ کس هم فکر نمیکنه ...فقط میخواد به اون چیز نداشته برسه...ولی راستش بنظر من ...هر کس توان و ظرفیت هر چیزی و که میخواد نداره...گنجایش و ظرفیتش همون اندازه ایی است که خداوند در اختیارش گذاشته ...حالا اگه به جبر و زور بخواد چیزی ر ا به دست بیاره یک بعد از مدتی بخاطر بیکفایتی از دستش میده و دو...بعد از مدتی همونی میشه که شما گفتید...تا بجایی میرسه خودش و گم میکنه...بنظر من منشا همه این مشکلات نداشتن منطق و فکر درست است و به قول شما همه چی و از روی احساس و خواست دل خواستن است...راه درمانی هم نداره ...اونی که منطقی است و ذات غنی داره به اونچه که داره راضی است و برای رسیدن به انچه که نداره عقلانی فکر میکنه و زحمت میکشه...اونی هم که منطق نداره و اصلا تحمل فکر کردن نداره ...به هر کاری دست میزنه که به خواستش برسه...
ببخشید خیلی حرف زدم...
باز هم پیشم بیایید خوشحال میشم...
شاد...پیروز و پاینده باشید...

حباب شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:03 ب.ظ

اول از اینجا شروع کنم که قانون دست و پاگیره. درسته. و باید هم دست و پاگیر باشه. منتها تو کشور فقط دست و پای یه عده ای رو می گیره. عده زیادی هستند که از هفت دولت آزادن. البته همه ما تا حدی از هفت دولت آزادیم! ما برامون خیالی نیست چراغ قرمزو رد کنیم و کلی قوانین اجتماعی دیگه که خودمونو ملزم به رعایتشون نمی دونیم. اتفاقا از این نظر ما یکی از آزادترین ملت های دنیا هستیم. آزادی دقیقا وقتی به وجود می یاد که همه تابع قانون باشن و رضایت بدن تا یه حدی دست و پاشون بسته باشه.
احساسی هستیم؟ آره اینو قبول دارم. البته اگه منظورت احساسی به معنی مقابل عقلانی باشه. این احساسی یعنی از سر جهل و خرافه رفتار کردن و تصمیم گرفتن. آره. مردم ما در جهل زندگی می کنن. علم دوستی و دانش تو این مملکت فقط یه شعاره. ز گهواره تا گور و ... بی معنیه. این که چی کار باید کرد.. باید گذاشت دانشمندا هنرمندا نویسنده ها و روشنفکرا برای کشور تصمیم بگیرن. مغزه که برای بدن تصمیم می گیره. تو کشوری که شکم داره برای همه تصمیم می گیره وضعش همین می شه که هست. ما مغزارو منزوی کردیم و ...


آرتا شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:37 ب.ظ

سارا جون. نباید همه چیز رو به احساسات ربط داد. من فکر میکنم هنوز به ما یاد ندادن که از این احساسات درست استفاده کنیم.

ناناهیتا شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:38 ب.ظ http://nanahita.blogsky.com

سلااااااااااااااااااااام من اومدم. تشریف نداشتید!!!!!!!!!!!!لوگوت هم سر جاشه!

سینا شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:07 ب.ظ http://delsinario.blogspot.com

اولند: تکبییییییییییییر به حباب کوچولو!! دومند: میز مستطیلاتون رو کدوم شبکه نیشون میده؟!! سومند: برنامه ی نیمرخ؟!! می خواستم بگم برنامه تون یه درصدی این جوراس!! ای طورا!! ای بحثا!! ای صحبتا!! ای حرفا!! و این مسائلات ها و فلان و این صحبتا!! آره کاکو جونی!! چهارمند: متوجه شدین برنامه تون چه جورا؟!! چه طورا؟!! چه بحثا؟!! چه صحبتا؟!! چه حرفا؟!! چه مسائلات ها و فلان و این صحبتا؟!! آره کاکو جونی؟!! پنجمند: متوفق باشین!!

سپهر شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:15 ب.ظ http://sepehrlp.blogsky.com/


گرما رو دوست دارم..چون مثل احساسه...
سوختن رو دوست دارم چون قلب احساسه......
موفق باشی....
اونی که احساس نداره یه مشکل از ما بیشتر داره..

پسر استراباد شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:20 ب.ظ http://sterabad.persianblog.com

سلام دوست عزیز...این احساسی بودنمو ن که کاملا واضح هستش... ولی خوب بقول این دوستمون خواستن نوانستنه...آپدیت کردم عزیز!!!!! پایدار و برقرار باشی !!!!!

عماد شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:24 ب.ظ http://madbus.persianblog.com

یکی رو هم که مهمترینه جا انداختی... خالی بندی!!!! به من هم سر بزن....

مهران شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:28 ب.ظ http://bobogoal.blogsky.com

سارا خانم ٬ نظر مو تو وبلاگم گفتم اما به نظر من هم ما ایرانی ها به خاطر احساسی بودنمان همیشه دچار مشکل شده ایم و اینکه احساسات ما بر عقل ما فرمانروائی می کند .امکان تصحیح است اما نه با برنامه های توسعه چند ساله بلکه هم زمان می خواهد و هم تلاش و اینکه سخن گفتن از مدینه فاضله برای مردم ما زود است . عقلی عمل کردن نشانه انسان مدرن است نه مردم سنتی ما . امشب آپدیت می کنم حتما سر بزن .

امیر مسعود شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:57 ب.ظ http://amirmassoud.blogsky.com

من فقط در این مورد به یه سلام سلام دوستانه قناعت می کنم! (از بس من قانعم؟؟؟ یا مشکل گشا؟؟؟)

آرتا یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:53 ب.ظ

سارا جون. بهتره نظری رو که جدیدا به مهران دادم حتما بخونی!

فرمانروای سرزمین خورشید یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:03 ب.ظ http://landofsun.blogsky.com

سلا دوست عزیز
احساسات خوبه ولی در اندازه خودش.
بعید میدونم بشه همچین جامعه ای داشت.
به من هم سر بزن
شاد باشی و پاینده

م. یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:01 ب.ظ http://sunset.blogsky.com

قضیه این مه آلود چیه؟ مثه اینکه عادی نیست رفتنش. اگه ممکن بود برا منم بگو.

امین یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 05:41 ب.ظ http://pilotkhaki.blogsky.com

منشا خیلی از مشکلاتم احساسی نبودن ماست :(

باقر دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:19 ق.ظ http://loverainysky.persianblog.com

سلام. وبلاگ قشنگی داری. دوست داشتی به منم سر بزن.

بهنام دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:16 ق.ظ http://man-va.persianblog.com/

سلام . نوشته جالبی بود. موافقم.
سر بزن خوشحال میشم.

نوشته های ممنوع--آرش دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:11 ب.ظ http://nimatext.blogsky.com

منشا بسیاری از خوبیهامون هم احساسی بودن ماست.

مسافر هتل کالیفرنیا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:26 ق.ظ http://sokote-marg.blogsky.com

نمی دونم سارا جان چی بگم ...... احساسی بودن هم یکی از اون چیزاست

رضا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:13 ق.ظ http://arman66.blogsky.com

سلام سارا جان
ممنون از لطفت
راست میگی ما حسابی احساساتی هستیم
راستی امیدوارم که سال خوب و خوشی در کنار خانواده داشته باشی
عید بر شما مبارک باشد

سینا سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:32 ق.ظ http://delsinario.blogspot.com

می بینم که تعطیلین!!

بهروز وثوق سه‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:22 ب.ظ http://vosogh.blogsky.com

سلام
وبلاگ زیبایی ارید به من هم سر بزنید

آیدین چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:27 ق.ظ http://aidinf.blogspot.com

اولین بار هست که وبلاگتون رو میخونم
خوشحال میشم اگه به وبلاگ من هم سربزنی
خیلی هم جالب بود

پیمان چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:53 ب.ظ http://peyman59.blogsky.com

سلام
حرف های خوبی زده ای. اما جواب دادن سوال هایت خیلی مشکل است. این کار مستلزم مطالعات بسیار است و به راحتی نشه پاسخ گفت. ( البته این هم یک راه فرار هست. یعنی همیشه بگوییم پاسخ سخت است و هیچ وقت به آن نپردازیم)

فرمانروای سرزمین خورشید پنج‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:38 ب.ظ http://landofsun.blogsky.com

سلالم سارا خانم عزیز.
فرا رسیدن نوروز باستانی و سال نو رو به تو و خانواده محترمت تبریک میگم.
سالی سرشار از شادی و سلامتی و موفقیت برات آرزو میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد